English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 73 (9147 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to make a noise in the world U مشهور شدن
to create an image for oneself as somebody U مشهور شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
glaring U اشکار مشهور
historic U مشهور
saying U گفتار مشهور
sayings U گفتار مشهور
name U مشهور نامدار
names U مشهور نامدار
renowned U مشهور
rented U مشهور
renting U مشهور
rents U مشهور
reputed U مشهور
loud U مشهور
louder U مشهور
loudest U مشهور
proverbial U مشهور
reputedly U بطور مشهور
famous U مشهور
well-known U مشهور
famed U مشهور
go-ahead U مشهور
sidekick U برنامه مشهور که یک ماشین حساب کامپیوتری صفحه یادداشت
sidekicks U برنامه مشهور که یک ماشین حساب کامپیوتری صفحه یادداشت
renown U مشهور کردن
celebrated U مشهور
known U مشهور معروف
known U مشهور
illustrated U مشهور
grand U مشهور
grander U مشهور
grandest U مشهور
putative U مشهور
popular U مشهور
well thought of U مشهور
well-thought-of U مشهور
reputable U مشهور
accepted barbarism U غلط مشهور یا پذیرفته
as is well known U چنانکه مشهور
as the saying is U مثلی است مشهور
atari U نام نوعی از کامپیوترهای شخصی و وسائل جانبی مشهور که توسط شرکت ATARI تولید میشود
calebrate U باتشریفات انجام دادن مشهور کردن
cbasic U یک کامپایلر مشهور زبان برنامه نویسی که بسیارسریعتر از مترجم BASIC میباشد
celebrator U مشهور کننده
ems dispatch U تلگراف امس عنوان واقعه مشهور ملاقات سفیر فرانسه با ویلهم اول در سال 0781 در امس که بیسمارک صدراعظم وقت المان با تحریف مفاد تلگرافی که از موضوع این ملاقات حکایت می کرد باعث بروزجنگ فرانسه و پروس شد
famed for valour U دردلاوری مشهور
illustrous U مشهور
league of nations U تاسیس جهانی مشهور که بین دو جنگ جهانی فعالیت داشت و درواقع مقدمهای بود برای تشکیل سازمان ملل متحد
macintosh U یک سیستم ریزکامپیوتری مشهور که توسط شرکت کامپیوتری APPLE ساخته شده است مکینتاش
magnific U مشهور
name brand U علامت تجارتی مشهور
of d. U مشهور
of renown U مشهور
of reputation U مشهور
pc paint U برنامه مشهور نقاشی وترسیم برای ریزکامپیوترها
pc write U IB و کامپیوتر سازگار با ان برنامه مشهور پردازش کلمه برای PC
popularizer U مشهور ومتداول کننده
proverbially U بشکل ضرب المثل بطور مشهور
reputably U بطور معتبر یا مشهور
she was her putative daughter U اورا دختری فرض میکرد مشهور بودکه وی دختراوست
to make one's mark U مشهور شدن نشان بجای امضا گذاشتن
tron U یک پسوند عالی فنی و مشهور
visicalc U یک برنامه مشهور صفحه گسترده الکترونیکی نام تجاری یک بسته نرم افزاری
well known U معروف مشهور
well known U مشهور
word star U یک برنامه پردازش کلمه مشهور که شامل هجی کردن کلمات و ویژگی ادغام پستی استacrostic
world wide U مشهور جهان متداول درهمه جا
worthy of remark U قابل ملاحظه برجسته مشهور فوق العاده استثنائی
appearance money U پولی که به افراد مشهور برای حضور در محافل پرداخت میشود
to create an image for oneself as somebody U معروف و مشهور شدن
Mohtasham design U طرح محتشمی [اینگونه طرح ها منسوب به استاد محتشم کاشانی بافنده مشهور کاشان می باشد.]
Sarab U سراب [حوزه بافت سراب در آذربایجان است که بیشتر به بافت کناره مشهور استرنگ زمینه عموما شتری و گره آن ترکی است.]
as the saying goes U مثلی است مشهور
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com